کلاف سر در گم

 

گم شده‌ام . جایی میان انبوه داستان‌های نیمه نوشته و کتاب‌های ناتمام و فیلم‌های نادیده و نصفه دیده . جایی میان غزل‌های سعدی و شعر‌های فروغ و شاملو . و جایی میان همه‌ی ترانه‌ها .

گم شده‌ام . جایی میان پشت میز کار و تخت‌خواب و آش‌پزخانه و توالت . جایی میان راه خانه تا اداره و بیمارستان و هزار و یک اداره‌ی دولتی که برای هزار و یک کوفت و درد و زهرمار باید هی دنبالشان بدوی .  

گم شده‌ام . یا شاید هم عمدن خودم را جا گذاشتم که گم شوم . نمی‌دانم . فقط این گم‌شدگی را دوست ندارم . بی‌زحمت . خواهش می‌کنم . یکی من را برایم پیدا کند لطفن!  

 

  

 

اجرتان با هر چیزی که بهش اعتقاد دارید . حتا به بی‌اعتقادی شما و خودم!

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
قاسم جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ب.ظ http://ghasemrayaneh.blogsky.com

سلام

همه ما گمشده هستیم فرق نداره کجا ...

دچار سردرگمی هستیم فرق نداره چی باشه...

ولی تنها زمانی می تونی از این گمشدگی یا سردر گمی بیای بیرون که یا بی خیال باشی یا هدفی داشته باشی .

موفق باشی .

مکث جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:13 ب.ظ

سلام. یک عدد عشق خودم پیدا شده...لطفا به قلب زری مراجعه شود....

قربون اون قلبت برم من عخشم . جیگرتو خام خام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد