اون زمانی که رابطهی من و آقای ازخودراضی داشت پا میگرفت . همیشه بهم میگفت من تو رو تو هیچ قید و بندی نمیگذارم . آزادی هر وقت که دلت خواست و از این رابطه خسته شدی بری .
خب من هم دقیقن همین کار رو کردم . فقط هنوز بعد این همه مدت نمیدونم چرا تا این حد بهش برخورده بود و عصبانی شده بود!
تنها توجیهی که براش دارم اینه که خیلی زیادی به خودش مطمین بود و باورش نمیشد! بیخودی که اسمش رو نگذاشتم آقای ازخودراضی!
خوب چی نصیبت شد؟
کسی رو میشناسم مثل تو شغلش اینه.
وتا خونه وماشین وکمی حساب بانکی نصیبش نشدطرف رو
تشنه نگه داشته بود.
البته از حق نگذریم که تقصیر از خود این آقایون بوالهوس هم
هست.
والا شما حالا حالا ها می بایست آویزون باشید!
ببخشیددددددددددددددددد؟!
شغلم؟! شما اصلن چهقدر من رو میشناسین که قضاوتهای اینچنینی هم در مورد من دارین؟
خیالتون تخت . اگر قرار بود کسی از این رابطه به نون و نوایی برسه همون آقای از خود راضی بود که اگر رابطه به انجام میرسید ایشون میتونستن اقامت کانادا رو بگیرن . در حقیقت من این رابطه رو تموم کردم چون دلم نمیخواست که کسی آویزوون من باشه!
لطفن از این به بعد قبل گهر افشانی کمی فکر کنین و یک طرفه به قاضی نرین.
سلام دوست عزیز
شما هم می توانید در جشنواره یک سالگی سایت قالب من شرکت کنید (تنها تا 15 مهرماه 89 فرصت دارید)
در ازای انجام هر سفارش طراحی قالب وبلاگ و وب سایت می توانید از مزایای زیادی بهره مند شوید.
خوب برای توجیه بیشتر اگر این اتفاق از طرف یک آقا بود
شما چه جوری به سمت قاضی میرفتید؟
ضمنن نیاز به گوهر افشانی نیست از صحبتهای شما
میشود به آخر قصه رسید.
ضمنن اقامت کانادا با اقامت در یک جزیره دورافتاده چه تفاوتی
داره وقتی اصل قضیه از پایه لنگ میزنه؟
دختر خوب!
شما رو ارجاع میدم به پست جدیدم تا در مورد لنگ زدن اصل قضیه بیشتر بدونین
خوب واقعا در این زمینه ها نمیشه قضاوت کرد چون همونجور که خودتون هم گفتید، هم باید اطلاع کافی داشت و هم نباید یه طرفه به قاضی رفت.
اما اونی که همیشه تلخ و سخت و سیاهه، اصل جداییه، اصل بهم خوردن یه پیونده که دردناکه، البته نه هر پیوندی، اما در پیوند ازدواج واقعا تصور جدایی، دردناکه.
من نتایج یکی دو نمونه جدایی و آثارش را دیدم و از این بابت متاسفم.
در هر حال امیدوارم که شرایط به جایی نرسه که دوطرف مجبور به بهم زدن این رابطه بشن.
رابطهیی که بیماره در هر صورت باید تموم بشه . چون امیدی به خوب شدنش نیست دیگه.......
خب من در جریان رابطه ی تو و آقای از خود راضی نیستم. اما درباره ی خودم اینو می دونم که اگه کسی ولم کنه - به هر دلیلی- غرورم جریحه دار میشه. کلن کنار گذاشته شدن سخته حتی اگه مقصر باشی. شاید برای همینه که هنوز عصبانیه
عزیزم کار به جایی رسیده بود که هر دو میدونستیم دیگه راهی نداره . منتها ایشون میخواستن خودشون تموم کننده باشن . و فکر میکردن اگر خودشون این کار رو بکنن من میافتم به پاش! منتها زهی خیال باطل! چون دستش برای من رو شده بود که فقط فقط برای اقامت هست که دنبال منه و نه برای چیز دیگه . برای همین هم خودم تمومش کردم و این مساله بود که بهش گروون اومد!
نه خب بیخودی نبوده که خب.
شاید به دلیلی داشته خب.
حتمن یه دلیلی داشته خب.
خب آره خب! خب؟
خب؟
خب!
خب!
کلا این مذکر جات موجودات متوهمی هستن نباید زیاد جدیشون گرفت
موافقم این یکی رو شدیییییییییییییییییییییییدددددددددددددددددد
خوب اگه دقت کنید بجز کامنت "مسی ته تغاری" و اون کامنت تبلیغاتی، بقیه کامنتها با کلمه "خوب" ( "خب" ) شروع شده. جالبه خب.
خب که چی، خب.
به نکتهی جالبی اشاره کردین . منتها کامنت آلن هم با خب شروع نشده . اولش یه «نه» به نشونهی نفی آورده!
اتفاقن دیروز غروب تو خیابون با وحید صحبت همین موضوع بود ... آدمها عوض نمیشن ... شرایطه که عوض میشه و باعث میشه حرفها و ادعاهای قبلی دروغ و یاوه جلوه کنه ... مشکل اینجاس که شما زنا مختون نمیکشه این چیزا رو درک کنید !!!
عاشق اونایی هستم که بی سر و صدا آدم را لینک می کنند. بدون این که به طرف بگن و منت سرش بگذارند یا بخان باهاش معامله لینک کنند.
مرسی عزیزم که من را لینک کردی. بی سر و صدا
خواهش میشه!
اینو می نویسم تا از زبون خود آقایون جوابشونو بدم.
یه بار تو آزانس املاک رفته بودم تا خونه اجاره کنم. بنگاهیه خیلی آدم خوش تیپ و مرتبی بود به من گفت: من هم مثل شما یه دختر دارم. از شما خیلی خوشم اومد که دختر مستقلی هستی . بعد یه نصیحت به من کرد گفت: دختر تا توخونه باباشه حتی اگه دختر بدبخت ترین آدمم باشه دوران شاهی اونه اما وقتی با یه مرد ازدواج می کنه حتی اگه وضع داماد بهتر از بابای دختره باشه اون فقط یه نره خره و فقط بلده بگه ندارم. پس موقع ازدواج خیلی خیلی حواستو جمع کن که اختیار زندگیتو به کی می دی.
یه چیزی هم از روی تجربه خودم بگم آقایون فکر می کنن از هر دختری خواستگاری کنن نباید جواب منفی بگیرن. حالا چرا؟
من فکر می کنم همه خانوما رو مثل مامانشون می بینن .
این رو که اون آقای معاملات ملکی کاملن درست گفتن . تو خونهی پدری همهی بچهها همیشه سلطنت میکنن . دختر و پسر هم نداره .
در مورد جواب منفی هم . نمیدونم . شاید شما درست بگی . شاید هم نه . سوال خوبییه ولی عزیزم!
سلام
با عرض پوزش از همه خانمها و آقایون عزیز متاسفانه مجبور شدم بدلیل بدزبانی فرزانه اینو بنویسم
"مطمئن باش که به یه ماده خر حتما حتما یه نره خر می افته
شما میتونی آدم باشی یا ماده خر این به خودت بستگی داره"
آقای آریا . خانوم فرزانه نقل قول کردن . جمله گفتهی خودشون نبود . لطفن حرمت کلام رو رعایت کنین .
اوووه چه جار و جنجالیه اینجا !!!!!!!
چه خبره !!! چرا به جون هم افتادین !
ژآندارک عزیز خودت از هر کسی بیشتر شریک زندگیت رو میشناسی . با درایت و عاقلانه عمل کن .