ترس من از دل کندن من تو هجوم شب زمین نیست

 

اگه قالب زیادی نارنجی‌یه و چشمتون رو می‌زنه . دست به  گیرنده‌هاتون نزنین . حال و هوای این روزهای منن همه‌ی این نارنجی‌ها . حضرت اشرف رفتن یه مسافرت سه هفته‌یی و تا برگردن من نارنجی‌یم . حالم خوش نیست . شب نخوابیدن از بد خوابیدن خیلی به‌تره ...... 

 

گاهی فکر می‌کنم این همه حجم عشق و دوست داشتن کجای دلم جا خوش کرده؟ دوست داشتن آدم را ترسو می‌کند . همه‌اش نگرانی . می‌ترسی . نه برای خودت . برای آن که دوستش داری . این که خوب هست آیا یا نه . نکند آب در دلش تکان بخورد . نکند سر کار برایش اعصاب خوردی پیش بیاید . غذا خوب خورده؟ خوب خوابیده؟ نکند راه اذیتش کرده باشد؟ همه و همه و همه‌ی این‌ها ته دل آدم را می‌لرزاند . دیگر خودت نیستی . تنها نیستی . عاشق که باشی . دوست که داشته باشی . همه‌ی دغدغه‌های طرف می‌شود همه‌ی دغدغه‌های تو و شاید هم بیش‌تر و بدتر . نمی‌دانم . شاید ذات زنانگی با نطفه‌ی نگرانی بسته و بریده شده . زن‌ها همیشه نگرانند . همیشه می‌ترسند چیزی برای کسی . برای کسانی که دوستشان دارد پیش بیاید . نگرانی در وجودشان ریشه دوانیده . همیشه چیزی می‌افتد در دل ما زن‌ها و چنگ می‌اندازد به همه‌ی سر تا تهش تا ما را مثل مار به خود بپیچاند و بعد که خوب پیچاند . بعد بیا دلیل این همه نگرانی . این همه ترس را بخواه برای یک مرد توضیح بده . مردها ریسک‌پذیرترند . نگرانی کم‌تر به دلشان می‌افتد . در دلشان هیچ وقت حبابی نمی‌ترکد . حبابی که قُل‌قُل هم می‌خورد........ 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بابای آرتاخان سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ب.ظ http://artakhan.blogfa.com

مخالفم

من باب این مخالفت شما یک پست اساسی نوشته شد که بعد از تعطیلات عید پابلیش می‌شه . دو هفته مهلت داری واسه مناظره آماده بشی و بگم بگم راه بندازی

آرش چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ق.ظ

سلام
حتمن به یه مشاور روانشناس مراجعه کن !!!!!
تو همیشه دوست داری عاشق باشی نه اینکه عاشقیت کنی !
ترس تو از همینه .

بعد الان شما کدوم آرشی اون وقت؟ چرا دور و بر من این همه پر از آرشه؟ باید به هر کدومتون یه لقبی بدم با هم قاطی نشین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد